سلام
نمی دونم چرا آرزوم برآورده نمیشه.اگه آرزوم برآورده شه تمامه این شک و تردیدا تموم میشه
شاید هم نشه و من تنها تر از الان بشم
هیچ کاری از دستم برنمیاد که زودتر به آرزوم برسم
به شدت احساسه تنهایی می کنم از اینکه همه چی اینقدر سخته احساسه درموندگی می کنم هیچ کس درک نمی کنه
یه چیزیو نمی خواستم بگم ولی یه گوچولو حس می کنم یکیو خیلی دوست دارم
ولی ازم خیلی دوره تقریبا اون سر کره زمین
آرزو دارم زودتر بیاد بیبنم همونی که من شناختمش هست یا نه ولی خیلی کار داره نمی ذارن بیاد
امشب کلا هوای گریه دارم
فردا هم یه جنگ در راهه که حس می کنم شکست می خورم
خدایا خسته ام می خوام کنارم باشه
شاید یه روز داستانه این آدمه مه اینقدر دوسش دارم رو گفتم از اوله اول
به قول شاعر: عاشقم من عاشقی بی قرارم!!! ((:
شاید به نفعته که آرزوت براورده نشه!